ناگفتههای داریوش ارجمند درباره پروانه معصومی
تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۹۰۴۲۹
آفتابنیوز :
پروانه معصومی در طول حیاتش در ۲۳ سریال بازی کرد؛ او اوایل دهه ۶۰ با حضور مقابل دوربین «کوچک جنگلی» بازی در اولین سریالش را به ثبت رساند و آخرین حضورش مقابل دوربین یک سریال تلویزیونی، ۲ سال قبل در ساختهای از داریوش یاری رقم خورد.
«در کنار پروانهها» تابستان ۱۴۰۰ از تلویزیون پخش شد، داستان از آنجا شروع میشد که مشکلات پیدرپی زندگی «رهی» را که از بیماری حاد قلبی در رنج است به جوانی ناامید تبدیل کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در سریال «امام علی (ع)» پروانه معصومی که آن زمان کمتر از ۵۰ سال داشت، ایفاگر نقش «هاجر» همسر مالک اشتر بود، میگفت: خیلی برای ایفای نقش «هاجر» مطالعه نکردم، شاید بهتر است بگویم ۸۰ درصد ماجرای داستان زندگی «هاجر» را داود میرباقری برایم گفت و بسیار برای ایفای این نقش به من کمک کرد. او بازی در سریال امام علی (ع) را لذتبخش عنوان کرده بود.
در سریال طنز «شرایط خاص»، معصومی ایفاگر نقش مادر شهید بود. او که در این سریال با مریم سعادت همبازی بود، تأکید میکرد: ژانر طنز نیاز امروز رسانه ملی است. سریال «شرایط خاص» سال ۱۳۹۸ تولید و پخش شد. این مجموعه تلویزیونی طنز با زوج هنری کامبیز دیرباز و بهرام افشاری در گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما تولید و پخش آن از ۲۴ فروردین ۱۳۹۸ از شبکه سه آغاز شد.
«یوسف پیامبر (ع)» ساخته زندهیاد فرجالله سلحشور دیگر سریال ماندگاری است که پروانه معصومی در آن ایفای نقش کرده است. او نقش بانو تیه همسر آمنهوتپ سوم را بازی میکرد.
سریال «مثل هیچکس» هم سال ۸۷ ساخته شد، در این سریال پروانه معصومی جایگزین ثریا قاسمی شد. وی که کنار دیگر بازیگران خانم سریال «مثل هیچکس» از جمله آتنه فقیهنصیری، مرضیه لشگری، نفیسه روشن و حنانه شهشهانی بازی میکرد، پس از آسیبدیدگی ثریا قاسمی بر اثر تصادف با ماشین و لغو قرارداد بهعنوان بازیگر نقش «بیبیخانم» معرفی شد. سریال «مثل هیچکس» را عبدالحسن برزیده بر اساس فیلمنامهای از علیاکبر محلوجیان کارگردانی کرد.
پروانه معصومی در سریال «پلیس جوان» نقش زیور، مادر یونس همسر سابق جلال رئیس مادران خط نجات را بازی میکرد. این سریال توسط سیروس مقدم ساخته و در سال ۱۳۸۰ از شبکه سه سیما پخش شد. نقش یونس را شهاب حسینی بازی میکرد. مریلا زارعی و میترا حجار دیگر بازیگران این سریال بودند.
معصومی یک سال بعد در سریال «دریاییها» از سیروس مقدم هم بازی کرد. در این مجموعه باز هم مریلا زارعی ایفای نقش داشت و این بار پژمان بازغی نقش اول مرد (امید پرتو) را بازی میکرد. رضا عطاران در نقش بهنام، مرجان شیرمحمدی مهتاب، مهدی فتحی مفتش آجرلو، داریوش ارجمند، نعیمه نظامدوست و سام درخشانی دیگر بازیگران این سریال بودند.
با نگاهی به کارنامه پروانه معصومی خواهیم دید که بیشترین همکاری را با داریوش ارجمند بهعنوان نقش مقابل خودش داشته است. این بازیگر پیشکسوت ششم آذرماه در بیمارستان آریای رشت چشم از جهان فرو بست. روز گذشته مراسم تشییع او در رشت برگزار شد و امروز در آرامگاه امامزاده ابوطالب آرام میگیرد.
اما پس از درگذشت او رسانههای معاند و گروهی از همکاران و مخاطبان آثارش در صفحات مجازی هجمهای غیرمنصفانه را درباره این بازیگر فقید آغاز کردند، همان هجمههایی که در زمان حیاتش خصوصاً زمانی که درباره سینمای بعد از انقلاب و برخی موضوعات دیگر واکنشهای منطقی نشان میداد بیشتر به چشم میخورد و اینبار رنگوبویی تازه به خود گرفته بود.
داریوش ارجمند بهپاس سالها همکاری با او چند کلامی درباره این بانوی بزرگ سینما و تلویزیون صحبت کرد. او اینچنین گفت: من خیلی به خانواده پروانه معصومی تسلیت میگویم؛ به خواهران بزرگوار و پسر بزرگوارش. نمیدانم که میدانید خانم معصومی شاید با من بیش از همه هنرپیشههای مرد این مرز و بوم فیلم بازی کرده است. من خیلی کنار ایشان بودم، بسیار خانم باادب، بسیار خانم هنرمند، با شعور و باسواد بودند، هنرمند که میگویم یعنی تنها هنرشان بازیگری نبود.
یادم میآید در منزلشان پس از سریال امام علی (ع) با آقای عبدی و میرباقری دعوت بودیم، آشپزی و خیاطی خوب میدانستند، این اواخر در کار کشاورزی در شمال مشغول بودند و حتی رئیس یک قسمتی از کارهای برزگرها و کشاورزها بودند.
بانوی فعالی در سینما بودند تا آنجا که بهیاد دارم بسیار خانم محترم دوستداشتنی، مؤدب و چیزفهم بودند، خواست خدا بود در دهه فاطمیه (ع) ایشان مرحوم بشوند، امیدوارم که با حضرت فاطمه (ع) محشور بشوند و امیدوارم که اگر در این مملکت در این حیات کملطفی و بیمعرفتی به ایشان شده است بهواسطه رفتار خوبشان در این جهان در آن دنیا از مزایای رفتارشان در این جهان برخوردار باشند.
زنهای ما زنهای مظلومیاند برای اینکه من اعتقاد دارم سینما اساساً مذکر است نه در ایران بلکه در همه جهان این حرف را بارها زدهام. امیدوارم که روحشان شاد باشد امیدوارم که در آرامگاه خانوادگیشان به آرامش برسند و امیدوارم همچنان مردم این هنرمند را قدر بدانند.
آن کسانی که در زیادی از کارهای ایشان لذت بردند همچنان محبتشان را داشته باشند، چون معتقدم هنرمندان نمیمیرند مخصوصاً امثال خانم معصومی همیشه زندهاند، هرچه دلشان میخواهد در موردشان بگویند، پروانه معصومی برای همیشه در تاریخ این مرز و بوم ثبت و ضبط شده است، نمیتوانیم بگوییم رفت.
وقتی کسی فوت میکند باید برای او آرزوی آمرزش و غفران الهی بخواهیم و بگوییم خدا رحمتش کند؛ انشاءالله با بزرگان محشور باشد حرف دیگری را نباید دربارهاش گفت، چون در جایگاه خداوند نیستیم که انسانها را قضاوت کنیم.
منبع: خبرگزاری تسنیممنبع: آفتاب
کلیدواژه: پروانه معصومی داریوش ارجمند پروانه معصومی داریوش ارجمند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۹۰۴۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای کار التماس نمیکنم
اوهمچنین کارگردانی سریال آینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش میشد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوستها و پاکباخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد میآورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید میکند که نقش اصلان را بهعنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفتوگو وخاطرهبازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولینبار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیمقرن ازفعالیتهای هنریاش میگذرد و با کولهباری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیدههای زیادی برای گفتن دارد.
این روزها چه میکنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی میکنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشتهام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم میبینم، کتاب میخوانم و شعر مینویسم. از آن آدمهایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد میبینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریمهای فیلم بیرون میزند.
شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کمکار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقشها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندانگیر نبودند. نقشهای شبیه به هم را بازی نمیکنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی کارگردانان و تهیهکنندگان هم نقشهایی را پیشنهاد میکنند که انسان تصور میکند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمیکنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمیکنم، چگونه میتوانم بازیاش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمیشوند.
با توجه به اینکه سالهاست کار نمیکنید، امرار معاشتان از چه طریق میگذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت میکنم، در صورتیکه دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمدهام.اگر طلبهایم دربازیگریام را پرداخته بودند و پسانداز میکردم، الان میلیاردر بودم.
در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافیشاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راهاندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآنقدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم.
سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیتتان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار میکردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلمسازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیهکننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمیکنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه اینکه خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است.
در کارنامه بازیگریتان نقشهای متفاوت و ماندگاری دیده میشود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد میآورند.
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقشهای منفی استقبال کردهام چراکه میدانم در این نقشها چیزهایی نهفته است که بازیگر میتواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش میگردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقشهای متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کردهام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارکها با مردم صحبت میکردم و ارتباط میگرفتم. دیالوگهای کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبتها، لباسها و حرکاتشان تحقیق میکردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش میگذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت میگرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاهدار را داشتم مردم فکر میکردند واقعا نمایشگاهچی هستم. با تحقیقات این کار را انجام میدادم.
همین اواخرشبکه آیفیلم درحال بازپخش سریال خانه بهدوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخشهای متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سیدی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقشها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی میگوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه بهدوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریالهای قدیمی همچنین وضعیتی داشتند. بهنظرم در حال حاضر آیفیلم یکی از موفقترین شبکههای تلویزیون است، چون سریالهای قدیمی و خاطرهانگیز را پخش میکند. البته من نقشهای خوب زیاد داشتهام و فقط به اصلان محدود نمیشود اما مردم از اصلان خوششان آمده و مرا با این کاراکتر میشناسند.
خودتان کدام نقشتان را بیشتر دوست دارید؟
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی میکردم که در سخنرانی کشته میشد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف میزدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین میکردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم.
علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلمسازیتان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول میخواهد؛ باید تهیهکننده و سرمایهگذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمیدهم مغزم زنگ بزند.
یکی از فیلمهایتان پاکباخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت.
پاکباخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاکباخته آشتیشان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبهروی هم بازی کردند.
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کردهاید که در زمان خودش فوقالعاده پرمخاطب بود.
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق میشود ادامهدار میشود ولی در ایران اینگونه نیست و برعکس عمل میکنند. وقتی سریال آینه را میساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمیدانند و به همینخاطر دوست ندارم با آنها کار کنم.
یکی ازبازیهای ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمیگردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کمکاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را میگذارند و از بیکاری ما مینویسند اما الان با قاطعیت میگویم که کسی نمیتواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمیخواهیم با هر شرایطی کار کنیم.
در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف میکرد.
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریالهای کارآگاهی است که نسخه سینماییاش هم ساخته شد. یکی ازبهترین بازیهایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.
میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح میدهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول میکنم.
شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کردهاید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم میخواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی هنرپیشهها شانس میآورند و با کارگردانان بزرگ کار میکنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلمسازان بزرگ را داشته باشم.